مثنوی ارواح

مثنوی ارواح

یا رب از من کم مکن الطاف دوست ----- مثنوی روح من از آن اوست
مثنوی ارواح

مثنوی ارواح

یا رب از من کم مکن الطاف دوست ----- مثنوی روح من از آن اوست

جهانگردی ارواح

جهانگردی ارواح


Image result for ‫قبرستان های تهران‬‎

فرامرز ملاحسین طهرانی

روح در هیچ دوره ای از حیات تکاملی خویش از ازل تا ابد ایستا و زمینگیر نیست. بلکه ارواح به نسبت درجات تکاملی خویش می بایست در طول زمان حیات خود چه در کرات مادی و چه در جهان های روحی به کسب فضایل معنوی و مشاغل و حرف  و تحصیل دانش و کسب آگاهی های الهی مشغول باشند وگرنه با دریافت امتیازات منفی مجبور به مراجعت به یکی از جهان های فیزیکی و مادی و گذراندن دوره ای سخت در آزمونی الهی می شوند.

  

ارواح بعد از مرگ جسمانی و رجعت به جهان های روحی می بایست اجر و زجر اعمال و کردارهای خویش را لمس و درک نمایند. طبیعی است که ارواح گنهکار به علت سنگینی و ثقل  تنپوش قادر به اوج گرفتن در جهان های اعلای روحی نخواهند بود، پس در اولین و یا حداکثر دومین جهان روحی یعنی  اعراف زمینگیر شده و دیگر قادر به اوج گرفتن نمی باشند. یکی از حسرت هایی که ارواح گهنکار می خورند این است که چرا بخاطر چند صباح عمر کوتاهی که در دنیا مشغول ماده گرایی و ماده پرستی بوده اند قدری در باب ترفیع و پیشرفت مقامات معنوی خویش همت  نکردند تا پس از مرگ دچار چنین سرنوشت شومی در ابتدای جهان های روحی یعنی جهنم و یا اعراف نگردند.

ارواح گهنکار با آنکه هیچ امکان و فرصتی برای انجام اعمال مثبت در آن جهان سرد و تاریک  ندارند اما به واسطه مهر و عطوفت الهی لااقل این فرصت را دارند که در کنار زجرهای روحی و روانی که می کشند به عواقب اعمال و کردار خویش که اینک دامنگیرشان شده است بیندیشند و تمام آن اعمال خلافی را که در حق دیگران در دنیا انجام داده اند را با تمام وجود درک و لمس  کنند و همان عذاب ها و ناراحتی ها را خود متحمل  گردند. روح این دسته از ارواح گهنکار تا به طور جدی و مسلم به آکاهی و معرفت از آنچه که باعث  نجات ایشان از وضعیت بغرنجی که گرفتارش هستند نائل نگردند هرگز فرصت بازآفرینی قوای معنوی و رهایی از این همه درد و زجر را نخواهند یافت مگر آنکه واقعا متنبه شده و به راستی به درگاه خداوند متعال توبه نمایند.

اما ارواح بهشتی نیز پس از رسیدن به جهان رنگارنگ و پر از برکات بهشت اگرچه مجاز به بهره مندی از آن همه برکات و نعمات می شوند اما این بدان معنا نیست که در مسیر پیشرفت و ترقی در راه خودشناسی و خداشناسی و معرفت و آگاهی نسبت به ماهیت و ذات آفرینش الهی و جهان های مافوق روحی دست از تلاش وکوشش و مجاهدت بردارند و کاهلی پیشه کنند. اگر روح افراد مومن در بهشت چنین کاهلی و تنبلی از خود نشان دهد، امتیاز منفی دریافت کرده و درنهایت موجبات اخراج و هبوط به یکی از کرات مادی را برای خود رقم می زند.

ارواح مومنین به محض رسیدن به بهشت ابتدا چند صباحی تحت نظر ارواح مددکار آموزش های لازم را برای شناخت هرچه بیشتر از امکانات رفاهی و آموزشی  و فرهنگی محیطی  که بتازگی به آن وارد شده اند را می بینند و سپس  می بایست با توجه به تعلیماتی که دیده اند به یکی از مشاغل و حرفه ای که مناسب با توانایی های ذهنی و معرفتی آنان است مشغول به تحقیق و کسب امتیاز از دستگاه الهی گردند. معمولا اکثر  ارواح مومنین وقتی به این مرحله از حیات روحانی خویش می رسند همان مشاغل دنیایی خویش را دنبال  می کنند و در جهت پیشرفت و ترقی در آن مشاغل از استادان روحی خویش بهره های فراوان می برند.

اکثر عالمان و دانشمندان،  پزشکان، هنرمندان و صنعتگران در بهشت نیز به همان مشاغل ادامه می دهند، منتها این فعالیت ها را هرگز به خاطر کسب درآمد بیشتر انجام نمی دهند زیرا در بهشت به علت وفور نعمات و برکات هیچ روحی احساس کمبود و نقصان نمی کند که بخواهد بخشی از فعالیت های علمی و یا هنری اش را اختصاص به رفع حوائج مادی و زندگانی خویش  کند. بلکه تمام فعالیت های ارواح بهشتی در هر زمینه ای از علم و دانش و هنر و صنعت درجهت شناخت و پرورش بیشتر توانایی های ذاتی خویش و دریافت امتیازات مثبت از خداوند برای ارتقا به جهان های بالاتر روحی می باشد.

یکی از مشاغل  و دلمشغولی های ارواح بهشتی جهانگردی آنها به طور دسته جمعی همراه با اساتید خویش به تمامی  کرات مادی شناخته شده و ناشناخته آفرینش است. گروه ارواحی  که مبادرت به سفرهای علمی - تحقیقی به کرات مادی می کنند به اطلاعات و آگاهی های تازه ای از فرهنگ ها و علوم جوامع مختلف در هر یک از سیارات قابل سکونت در عرصه گیتی دست می یابند. ارواحی که مبادرت به گردش های علمی در کرات مادی می کنند در چند دسته و گروه می باشند. دسته ها و گروه هایی هستند که وابسته به دانشگاه ها و دانشکده های رسمی بهشت بوده و سفر آنها با اهداف علمی تری نسبت به گروه های دیگر صورت می پذیرد. همچنین گروه هایی دیگر از ارواح هستند که وابسته به آموزشگاه های علمی نیستند بلکه گرو ه های گردشگری غیروابسته به مراکز علمی می باشند که به خاطر علاقه به شناخت فرهنگ ملل و اقوام کرات مادی  تحت نظر استاد راهنمای روحی، مبادرت به سفرهای جفرافیایی در کرات مادی می کنند. محل بازدید ارواح گردشگر و یا همان توریست های روحی معمولا مکانهای تاریخی،مذهبی،گورستان های قدیمی و کاخ ها و قصرهای سلاطین گذشته و حال حاضر کرات مادی، موزه ها، تاسیسات شهری و مظاهر  تمدن در  شهرهای بزرگ صنعتی و تجاری، مناطق خوش آب و هوا و کوهستان ها و دشت ها و جنگل های بکر در ا عماق کرات و سیارات مادی، مراکز علمی و دانشگاه های معروف جهان، امام زاده ها و مقابر و آرامگاه های مشاهیر علمی و تاریخی و حتی تماشای کنسرت ها و فیلم های روز دنیا در سینماها و نمایش های صحنه ای مثل  تئاترها می باشد که برای این دسته از ارواح بسیار جالب توجه می باشد.

بعنوان مثال پنجشنبه همین هفته یعنی 22 آذر 97 چند امامزاده و همچنین کلیسا در تهران، شمیران، ری، باغ فیض و کرج میزبان گروه بزرگی از ارواح جهانگرد از  بهشت می باشد. تعداد این ارواح 450  نفر هست که اگر شما یک ساعت قبل از غروب تا یک ساعت بعد از غروب آفتاب در این اماکن باشید حتما از امواج گرمابخش و الهی این ارواح بهره مند خواهید شد. هدف این ارواح تحقیق و مشاهده سبک معماری گنبد و منازه ها و ساختمان آنجاست و همچنین مشاهده سبک فرهنگ زیارت و توسل مردم حاضر در این محیط ها می باشد. در میان این میهمانان روحانی، ارواح دیگر سیارات مادی که جزء  ارواح نیکوکار بوده و بعد از مرگ به جهان های روحی مربوط به خود منتقل گشته اند، حضور دارند. اگر خواهان حضور در این اماکن هستید معروف ترین آنها در تهران و ری امامزاده صالح و امامزاده معصوم، امامزاده زیدابن علی، امامزاده قاسم، امامزاده حسن و... ابن بابویه و حضرت شاه عبدالعظیم و همچنین کلیسای آشوری توما و کلیسای ارامنه حضرت یوحنا است و در کرج امامزاده محمد، امامزاده طاهر، امامزاده تقی، امامزاده سپهسالار، امامزاده غیبی می باشد و همچنین این ارواح از بهشت زهرای تهران و بهشت سکینه کمال شهر کرج و باغ طوطی شهرری نیز بازدید خواهند نمود.

آری تمام ارواح در راه کسب فضایل معنوی و الهی در تمامی  لحظات عمر خویش می بایست به تحقیق و پژوهش درباب آفرینش و کنه و ماهیت فلسفه تکامل ذرات از جمادی تا رسیدن به مرحله انسان اولی همت گمارند تا لایق وصل به جانان و عقل کل عالم هستی گردند زیرا خود جزئی از آن فیض عظمای روح اعظم کائنات بوده و  خواهند بود.

نظرات 4 + ارسال نظر
A شنبه 6 بهمن 1397 ساعت 14:52

باسلام و عرض ادب و احترام

استاد ایا ارواح در هنگام تجسد مانند خود ما هستند
یعنی از لحاظ بدن فیزیکی و آیامی توانند مانند زمانی که در بدن بدن مادی بودند بخورند و بنوشند و طعم خوراکیها و میوه ها را حس می کنند
و اینکه آیا اگر بخواهند می توانند بخوابند واینکه من شنیده ام که یک عالم دینی گفته بودند اگرچشم بینا داشتیم می توانستیم ببینیم که ارواح در اطراف ما در آمد و رفت هستند لطفا در این مورد می شود توضیح دهید بسیار متشکر و ممنونم

با سلام
بله ارواح هنگامی که تجسد می کنند درست مثل یک انسان در قید حیات دنیایی دارای جسمی سفت و سخت و فیزیکی می شوند و قادرند تمام اعمال حیاتی انسانهای زنده را مثل خوردن و خوابیدن و غیره را انجام دهند. معمولا ارواح در جلسات تجسدی بوسیله اکتوپلاسم موجود در فضای چنین جلساتی به خودشان جسمیت می بخشند. و در مورد رفت و آمد ارواح در پیرامون ما هم گفته آن عالم دینی صحیح می باشد.
موفق باشید.

a پنج‌شنبه 29 آذر 1397 ساعت 00:47

با سلام و تشکر از مطالب ارزشمند شما استاد گرامی

استاد ارواح که در بهشت با قدرت تفکر خود بهترین و زیباترین معماری ها را می توانند به وجود بیاورند ایا باز هم دوست دارند که در زمین به گردش و دیدن مناظر زمینی بپردازند ایا زمین برای انها بعد از دیدن مناظر بهشت لذتی دارد ممنونم

با سلام
هدف این ارواح آشنایی و تحقیق و پژوهش از مناطق و اماکن تاریخی فرهنگی و ...در سیارات پراکنده در خلقت ازجمله کره زمین و همچنین شناخت فرهنگها و آداب و سنن اقوام و ملتهای جهان است.
موفق‌باشید.

mehdi یکشنبه 25 آذر 1397 ساعت 08:36

سلام استاد
بابت مطالب گرانبها و زیباتون ممنونم
من در روایات خوندم که ارواح خیلی بندرت اجازه حبوط به زمین رو پیدا میکنند و چنانچه یک روح بخواد از حال خانوادش مطلع بشه همانند پخش یک فیلم وضعیت خانواده اش رو براش نمایش میدن و ارواح اطلاعات و تصوری که از دنیای مادی دارن همانند تصورات و آگاهی هست که ما از جهان ارواح داریم... یعنی یک تصویر نه چندان واضح و تا حدی آمیخته با وهم و خیال
دوم اینکه شما بارها در مطالبتون فرمودین که ارواح به محض اراده کردن برای دستیابی به اطلاعات نسبت به اون موضوع اشراف پیدا میکنن و اون موارد خودشون رو به طور کامل به روح معرفی میکنن پس در اینصورت چه نیازی به گردش علمی رفتن و توَضیحات راهنما هست؟
افزون بر این با توجه به اینکه روح کافیه به یه مکانی فکر کنه تا در اون مکان بلافاصله حضور پیدا کنه چه نیازی به گردش دسته جمعی هست؟ بر فرض وجود چنین تجمعاتی مسلما ارواح در هر لحظه دارن به یک مکان یا موضوعی فکر میکنن پس هر روح باید به محض فکر کردن در اون مکان حاضر بشه..حالا یکی داره به جنگل فکر میکنه یکی مثلا به فلان نقطه از کره زمین یکی به محله زندگیش در زمان حیات و .... در اینصورت در ان واحد هیچ روحی نباید در کنار سایر ارواح حاضر باشه چون هرکسی به یه جایی فکر کرده و باید در اون نقطه باشه
مورد اخر اینکه اگر قرار بر این هست که حیات بعد از مرگ دقیقا ادامه حیات مادی منتهی بصورت پیشرفته تر باشه اصلا چه نیازی به حضور ارواح در این بدن مادی و تحمل اینهمه رنج و درد در طول دوران زندگی زمینی هست؟ در واقع اگر قراره بعد از مرگ ما همان کارهایی رو انجام بدیم که قبل از مرگ انجام میدادیم یا همان احساسات و عشق و نفرت ها رو دوباره داشته باشیم فلسفه و امتیاز مردن جز تحمل یک دوره سختی و بیماری و اندوهناک کردن بازماندگان پس چیست؟

با سلام
ارواح دو نوع حضور در مکان ها دارند یک نوع حضور آگاهی آنها در محیط است و نوع دوم حضور همراه با تنپوش هست که تقریبا حضوری موجی مادی میباشد. در این باره انشالله در کانال مثنوی ارواح بیشتر توضیح خواهم داد.
موفق باشید.
کانال تلگرامی مثنوی ارواح masnaviarvah@

زینب پنج‌شنبه 22 آذر 1397 ساعت 19:27

با سلام خدمت شما و ممنون بابت مطالب بسیار زیباتون.من بعد از فوت پدرم دچار یه حمله اضطرابی و استرس شدید شدم این حمله هراس حس مرگ رو برام تداعی کرده یعنی وقتی اینجوری شدم فکر کردم دارم میمیرم حالا دیگه دچار اون حملات نمیشم ولی همیشه فکر و خیال مردن دارم با اینکه اعتقادات ضعیفی نداشتم و همیشه به خدا امیدوار بودم اما این افکار منو خیلی رنج دادن جوری که از لحاظ جسمی خیلی ضعیف شدم روانشناسا و پزشکا هم کار خاصی برام نتونستن انجام بدن حالا سوالی که از شما دارم اینه که انسانها لحظه مرگشون خیلی درد میکشن یا نه چون من بعد از مرگ پدرم دیگه زندگی برام بی ارزش شده و با اینکه بقیه اعضای خانواده ام رو دارم اما انگار اونا رو هم ندارم روزا و شبام با فکر و خیال و خاطرات خودمو و پدرم که خیلی رابطه عاطفی عمیقی با هم داشتیم میگذره وقتی خواب پدرمو میبینم بهم میگه تو چرا آنقدر ناراحتی و حتی چند بار بهم گفت که به درس خواندن ادامه بده من بعد از این وقایع از رشته مورد علاقم که برای رسیدن بهش کلی تلاش کردم دست کشیدم و با اینکه فقط بیست سالمه و همه دکترا بهم گفتن جسمت کاملا سالمه اما حس میکنم دنیا برام به آخر رسیده و حس قریب الوقوع بودن مردن رو دارم میخواستم بدونم لحظه مرگ برای کسایی که آدمای بدی نیستن و تو زندگیشون به خیلی ها کمک کردن چه طوریه حس تلخیه یاکه نه ممنون میشم اگه راهنماییم کنید.

با سلام
این حالت غم و اندوه در مرگ عزیزان طبیعی است و با گذشت زمان این حالات شما تعدیل یافته و شرایط روحی و روانی شما انشاالله مساعد میشود.
درضمن در کانال masnaviarvah@ سوالات مشابه سوال شما پاسخ داده شده است.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد